از دل تا قلم
دل نوشته های هنری ادبی یک نویسنده
نوشته شده در تاريخ جمعه 18 فروردين 1391برچسب:, توسط . |

 

 


به نام نامیِ نامی که، جز نام او هیچ نامی نیست

 

 

سخنی با شما :

سلام دوستان عزیز و گرامی :

 

مدتها بود که قصد داشتم تجربه های ناچیز و اندکم را در زمینه هنر نویسندگی در اختیار مردم سرزمین پاکم مخصوصاً نسل جوان (که می دانم بسیاری از آنان این شاخه ی هنری را که به راستی زبان گویای بین سرزمین ها و انتقال فهم و شعور و فرهنگ بین ملت هاست) بگذارم. اما به هر دلیل این امر میسر نشد تا اینکه با همت عالی دوستانی بهتر از برگ گل، مقدمات اولیه مهیا و سرانجام کلید کار زده شد تا اینجانب بتوانم آموخته هایم را بین علاقمندان تقسیم کنم. چرا که (( زکات علم آموختن علم یاد دادن است.)) کمی با خود فکر کردم که ابتدا باید از کجا شروع کنم و چگونه شروع کنم تا یادگیری برای مخاطبانم بسیار شیرین جذاب و دارای جاذبه و کشش باشد، تا اینکه به این نتیجه رسیدم مطلبم را تا حد امکان کوتاه و مختصر و در زمانی اندک اما مفید و قابل فهم و یادگیری بیان کنم تا ملالی برای عزیزانی که قصد پیگیری و ادامه ی بحث ها را دارند بوجود نیاید.

تصمیم گرفتم در ابتدای امر با آموزش داستان نویسی کار را آغاز کنم و پس از آنکه دریافتم مخاطبانم کاملاً از آموخته های خود احساس رضایت دارند به مبحث نمایشنامه نویسی و سپس فیلمنامه نویسی در سطح حرفه ای بپردازم. شاید برای مخاطبان عزیزم این سوال بوجود بیاید که هدف نویسنده از ایجاد این وبلاگ چیست؟ و چرا باید وقت و هزینه گذاشته و آموخته های خود را در اختیار ما بگذارد؟ در جواب این سوال باید عرض کنم که هدف من در ابتدا رضای خداوند است و در مرحله ی بعد عدم هزینه یادگیری این گونه مباحث برای جوانانی است که شاید وقت و قدرت پرداخت مبالغ سنگین این گونه کلاس های آزاد هنری را نداشته تا بتوانند به دنیای زیبای هنر نویسندگی پا بگذارند و در مرحله ی بعد ایجاد شغل و کسب در آمد و کارآفرینی برای نسل جوان از این طریق در جامعه و آشنایی با هنر و هنرمندانی در این رابطه  بوده و در آخر کشف استعدادها و یافتن دوستان خوب و نازنینی که تا به حال افتخار آشنایی با آنها را نداشته ام.

خواهشمندم نظرات خود را برایم بنویسید تا پس از کسب رضایت و اجازه از شما با هم این فضای دوستانه را به امید خدا شروع کنیم.


           با آرزوی اینکه همیشه موفق و شادمان باشید.

نوشته شده در تاريخ جمعه 18 فروردين 1391برچسب:, توسط . |

جلسه (1)

 

آموزش داستان نویسی به روش بسیار ساده

 

مقدمه :

از زمانی که انسان خط را پدید آورد و توانست منظور و مقصود خود را در قالب کلمه و جملات بهتر بیان کند، همراه با آن دغدغه‏ نوشتن نیز آغاز شد و دانسته‏ها و آموخته‏ های شفاهی ملتها به صورت مکتوب به سراسر جهان انتقال یافت و به این وسیله علم و آگاهی بشر با سرعتی وصف ناپذیر در بین ملل مختلف رواج پیدا کرد و ملتها با علوم و فرهنگ یکدیگر آشنا شدند و طی قرون متمادی رفته، رفته این علوم مکتوب به شاخه‏ های گوناگون تقسیم شد و شاخه‏ای از آن درخت تنومند دانش بشری به عنوان ادبیات مکتوب شکل گرفت.

این نوع از ادبیات که از افسانه‏های کهن و اساطیر جهان بوجود آمده بودند، به عنوان رمانس و بعد از آن رمان که به عنوان فرزند رمانس از آن یاد می‏شود در فرهنگ اقوام مختلف شکل گرفت و رشد بسیاری یافت و کسانی که در جمع آوری این گونه از ادبیات افسانه‏ای یا شفاهی ملل تلاش کردند یا به خلق نوشته‏هایی از این دست می‏پرداختند در بین مردم به عنوان نویسنده رمانس یاد می‏شدند و از احترام و جایگاه خاصی برخوردار بودند. زیرا آنان دارای استعدادی فطری در زمینه‏ی نوشتن رمانس، رمان و داستانهای کوتاه و بلندی در جهت آگاهی و انبساط خاطر و انتقال دانش مردمی بودند که از خواندن این گونه نوشته‏ها احساس لذت و شادی می‏کردند، که البته در آن زمان کمتر کسی قادر به انجام چنین کاری بود.

 

چه کسی می‏تواند نویسنده شود؟

 

بایدبدانیم که هنر نویسندگی علی‏رغم آنچه تاکنون گفته شده و ما نیز شنیده‏ایم، کار سخت و دشواری نیست! شاید بپرسید چگونه چنین چیزی ممکن است؟! در جواب باید گفت : هنر نویسندگی زمانی آسان به نظر می‏رسد که هنگام قدم گذاشتن در این زمینه ابتدا خود را محک بزنیم تا بدانیم آیا دارای استعداد فطری و توان فکری و ذوق نوشتن هستیم یا نه! اگر توان چنین کاری را در خود مشاهده کردیم باید قدم در راه آموزش این فن بگذاریم تا با عناصر شکل دهنده‏ی داستان و تکنیکهای مربوط به اصول داستان نویسی آشنا شویم، زیرا داشتن استعداد فطری و ذوق نوشتن منهای دانستن قواعد و تکنیک نویسندگی ما را به سر منزل مقصود نمی‏رساند و تنها کسانی می‏تواند در دنیای نویسندگی باقی بمانند که این قواعد را به درستی بدانند و با آموختن همین تکنیک و قواعد است که به صراحت می‏توان گفت که این رشته‏ی هنری آنقدرها هم سخت نیست که نتوان آن را فرا گرفت و در زندگی به کار بست و در خدمت مردم بود!

 

ابزار و مصالح مناسب برای یک نویسنده چیست؟

 

همانطور که برای شروع و انجام هر کاری نیاز به آگاهی و ابزار و لوازم مناسب داریم، برای نوشتن یک داستان خوب نیز ما نیازمند به ابزار و مصالح مناسب در این زمینه هستیم. بطور مثال، نجاری که می‏خواهد در یا پنجره‏ای بسازد، اگر لوازمی چون چوب، اره، چکش، میخ، چسب و ... در اختیار نداشته باشد، هرگز قادر به ساختن در و پنجره نخواهد بود.

برای خلق یک داستان خوب و جذاب، نویسنده باید مطالعه‏ی زیادی از آثار دیگران داشته باشد و با انواع و اقسام سبک‏های داستان نویسی آشنا باشد تا بتواند با دیدی باز به خلق اثر خود بپردازد و آن را برای بهبود بیشتر با داستانهای قوی و ماندگار نویسندگان مختلف جهان مقایسه کند تا از این راه عیوب و کاستی‏های کارش را دریابد و درصدد رفع آن برآید. در واقع می‏توان گفت که یک نویسنده باید اطلاعاتش به روز بوده و از اخبار و حوادث داخل و خارج از مرزهای کشورش تا حد ممکن آگاه باشد، شعر و ترانه بخواند، روزنامه‏های مختلف را مرور کند و در جریان اخبارهای سیاسی، هنری، اجتماعی، اقتصادی و ... قرار گیرد. چرا که دانستن و مطالعه‏ی هر یک از اینها در یافتن موضوع یا سوژه برای خلق یک اثر خوب و بیاد ماندنی می‏تواند به ما کمک فراوانی کند.

کم نویسندگانی نیستند که تنها با شنیدن یک اثر موسیقی از آن الهام گرفته و اثری بی‏نظیر خلق کرده‏اند، یا نویسندگانی که با مشاهده‏ی حادثه‏ای کوچک، آثاری بزرگ پدید آورده‏اند و ... نویسنده‏ی باهوش باید در جهت یافتن موضوعی برای نوشتن اثرش، زیاد مطالعه کند، با دقت به سخنان دیگران گوش ‏دهد، بیش از آنکه بگوید، بنویسد و به اشیاء و افراد محیط اطرافش با دقت بنگرد و خلاصه اینکه، نویسنده‏ی موفق از تجربیات خود و دیگران در جهت یافتن موضوع همیشه بهترین و بیشترین استفاده را می‏برد.

 

*********************

 

جلسه (2)

 

موضوع در داستان :

 

اولین چیزی که برای نوشتن و خلق داستان مهم است، موضوع یا سوژه است. یکی از دغدغه‏های نوشتن بخصوص برای افراد مبتدی یافتن موضوع است . پدید آوردن یک اثر خوب نیاز به موضوع یا تم دارد ، اما نه هر موضوعی، بلکه موضوعی که ارزش نوشتن را داشته باشد.

موضوع می‏تواند براساس واقعیت یا تخیل نویسنده انتخاب شود. بدون اغراق شاید بتوان گفت که علی‏رغم تصور بعضی از جوانان، یافتن موضوع مناسب برای نوشتن کار سخت و دشواری نیست و تنها نیاز به کمی دقت و توجه به آنچه در پیرامون ماست دارد. از خانه، کوچه و خیابان، محل کار و غیره... با دیدی جستجو گرایانه می‏توان موضوعی ناب به دست آورد.

چگونه می‏توان از محیطی که در آن زندگی می‏کنیم به موضوع دست یافت؟

این نکته کاملاً جنبه‏ی شخصی داشته و بستگی به خلاقیت ذهنی افراد دارد. گاهی با مطالعه‏ی یک روزنامه، گاهی با خواندن داستان و سرنوشت ملل مختلف، گاهی با دیدن یک برنامه‏ی تلویزیونی یا گفتگوی به ظاهر ساده‏ی یک دوست و تجربه‏های تلخ و شیرین و حوادث روزگار خود می‏توان به موضوعات مختلفی دست یافت و آن را سرمایه‏ای برای خلق داستانی بسیار زیبا و شگفت انگیز قرار داد. کم نیستند نویسندگانی که با انتخاب یک موضوع به ظاهر ساده و کم اهمیت دست به خلق آثاری بزرگ و ماندگار در جهان زده‏اند.

 

طرح داستان :

 

پس از یافتن موضوع و دقت و تفکر در آن، نویسنده باید طرحی جامع و کامل از موضوع انتخابی‏اش ترسیم کند.

 

طرح داستان چیست؟

 

طرح داستان خلاصه و کلیات اساسی و مهم داستانی است که قرار است با دستان پُر توان شما نوشته شود. در واقع طرح داستان نقشه‏ی کار شماست. یک مهندس معمار برای ساختن خانه‏ای زیبا و با دوام نیاز به نقشه و طرحی خوب دارد. هر چه این نقشه یا طرح با دقت و اصول صحیح طراحی و ابزار و مصالح مناسب برایش در نظر گرفته شده باشد، به همان میزان خانه‏ای زیبا و مقاوم خواهیم داشت. در داستان نیز به همین گونه است. یعنی هر چه وقایع و حوادث موجود در داستان رابطه‏ی علت و معلولی بیشتری با اعضای یکدیگر داشته باشند و بافت منطقی مناسبی بین اجزاء و عناصر داستان موجود باشد و مجموعه‏ی بحرانها ، اتفاقات و حوادث چون حلقه‏های یک زنجیر به یکدیگر متصل باشند ما داستانی باور پذیرتر، خواندنی تر، جذابتر خواهیم داشت. پس همانطور که از نقشه‏ی خوب، ساختمانی خوب حاصل می‏شود، از طرح جامع و کامل نیز داستانی خوب پدید می‏آید و طرح جامع و کامل طرحی است که نویسنده‏ی آن بداند چگونه داستان را شروع کند، چگونه ادامه دهد و چگونه آن را به پایان برساند، درست مانند کوه نوردی که می‏داند برای صعودی موفق از قله‏ای مرتفع، ابتدا چطور شروع کند، چگونه مسیر را طی کرده و چگونه به قله رسیده و مسیر را به پایان برساند.

 

عناصر تشکیل دهنده طرح چیست؟

 

شخصیت، زمان، مکان و حادثه عناصر تشکیل دهنده‏ی طرح هستند. برای روشن شدن مطلب مثالی می‏آورم. همه‏ی شما با داستان چوپان دروغگو در دوران ابتدایی آشنا هستید. پسرک چوپان شخصیت اصلی در این داستان محسوب می‏شود. مکان داستان در روستاست و زمان آن نیز می‏تواند صبح یا بعد از ظهر یک روز بهاری یا تابستانی باشد و حادثه در این داستان لحظه‏ای است که گرگ به گوسفندان حمله می‏کند. در هنگام طرح داستان این چهار عنصر را باید در نظر بگیریم. زیرا  هیچ داستانی بدون نوشتن این عناصر خلق نخواهد شد.

پس ما برای نوشتن داستان ابتدا موضوع را پیدا می‏کنیم، سپس خلاصه‏ی آنچه را می‏خواهیم درباره‏اش بنویسیم را از آغاز تا انتها بصورت کلی با رعایت روابط علت و معلولی  بین اجزاء داستان همراه با شخصیتها و حوادث و زمان و مکان در داستان بر روی کاغذ می‏آوریم و چندین بار آن را با دقت مورد بررسی قرار می‏دهیم.

 

 

پیام در داستان :

 

همانطور که نمی‏توان در جهان چیزی را یافت که بدون هدف و غایت بوجود آمده باشد، هیچ داستان یا اثری هنری را نیز نمی‏توان یافت که بدون پیام یا هدفی خاص پدید آمده باشد.

 

پیام و غایتی را که در داستان دنبال می‏شود، پیام داستان نامیده می‏شود.

 

پیام داستان هرگز نباید مستقیم بیان شود، بلکه باید درون داستان مستتر و پنهان باشد و خواننده خود با مطالعه آن را بدست آورد. مثلاً نویسنده در پایان داستان نگوید : پس به این نتیجه می‏رسیم که نباید کار بدی در زندگی انجام داد، یا هر کس کار بدی انجام دهد، سزایش مانند شخصیت داستان خواهد شد و غیره...